راز و رمز در ماسونی

استاد شکور اوکتن، رئیس انجمن لژ ماسونی آزاد و پذیرفته شده و معاونش خلیل مولکوس پیرامون راز و رمز در ماسونی، بیاناتی بدین شرح در نشریه ی «نکته» به چاپ رسانیده اند:
شکور اوکتن: فعالیت موسسه مان، منطبق با قانون اساسی دولت جمهوری ترکیه و قانون سازمان هاست. دارای سازمان مخفی و یا زیرزمینی نمی باشیم. هویت اعضای آن، میزان درآمد و هزینه هاشان، آدرس مرکز و شعبه های لژها، همه در نظامنامه قید شده است.
نشریه نکته، از طرف بعضی ها اتهاماتی به شما نسبت داده می شود. به نظر شما، منابع این حرکات منفی چه می تواند باشد؟
خلیل مولکوس: به خدا ما جمعیت مخفی نیستیم، این را خیلی راحت و پوست کنده باید عرض کنم.
نشریه نکته: از بعضی مراسم و تشریفات پنهانی به هنگام پذیرش عضو صحبت می شود، ممکن است در این مورد توضیح دهید؟
شکور اوکتین: ما مراسم و جلسه ی مخفی نداریم - (نشریه نکته شماره 40، ص 26 و 27)
اهمیتی که ماسون ها به حفظ اسرار و مخفی نگه داشتن اسناد و مدارک قائل اند، با مطالب مندرج در نشریه ی مذکور مغایر است. درمورد مسئولیت و تکالیف فراماسونی، در ماده ی چهار قانون مورد عمل ماسون ها یعنی قانون «آندرسون» چنین بیان شده است:
«در موقع حضور بیگانگان و افراد اجنبی غیرماسون، در وضع و حالت بحث و گفتگوهایتان آنچنان تودار و با احتیاط باشید که حتی باهوش ترین افراد هم، متوجه امری که فهمیدن آن نامناسب باشد، نگردند.
در مرام ماسونی، حفظ اسرار، رازداری و خاموشی، در حد افراد بافضیلت است.» - (نشریه معمار سنان، شماره 7، ص 12)
«ماسونی بر روی بعضی از حقایق و اسرار نقاب می زند. البته کسانی که بخواهند، می توانند به بعضی از رموز دست یابند، ولی افشای تمامی حقایق برای بعضی ها که ضعیف و بی فکر باشند ممکن است خطرناک باشد. حتی امکان دارد اعتقادات آنها را باطل نماید. در ضمن، برعکس، موجب تقویت افکار منسوب به ماسونی گردد. حفظ اسرار به همین جهت است. این دستورالعمل ها در مورد نوآموزان و افرادی که برای تحقیق در علم و حکمت، در مراحل ابتدایی ورود به مسلک ماسونی هستند، اجرا می گردد. چون اگر قبل از گذراندن دوره ی آمادگی لازم، این حقایق به آنان عرضه گردد، موجب بُهت و تعجب، و فنای آنها خواهد شد.» (نشریه معمار سنان شماره 7، ص 11)
چنانچه از مفاد جمله ی پایانی گزارش فوق استنباط می گردد، در هر پله از درجات ماسونی وظایف، و اسراری موجود است که افشا و ابراز آن به درجات پایین تر، نامناسب بوده و تولید اشکال خواهد کرد.
«سرورم، استادم، همه را فهمیدم. همه چیز خوب و نیکو. فقط علت این همه تقسیم بندی مسلکمان را به درجات مختلف درک نکردم. این قدر فاصله بین این درجات را چگونه توجیه می کنید؟ چرا مرام ماسونی در یک درجه خلاصه نمی شود؟ یا اگر این مسئله ممکن نباشد، حداکثر سه درجه در نظر گرفته نمی شود، چرا به افراد داوطلب که مشتاق ورود و عضویت در مسلک ماسونی هستند، از روز نخست حقایق عرضه نمی شود؟ نمی توانیم درک کنیم چرا این حقایق به صورت کتابی، مانند یک کتاب دینی، یا تاریخ و یا مثل یک کتاب فلسفه منتشر نمی گردد؟
- شما تا به امروز، چند کتاب علمی و فلسفی را مطالعه کرده اید؟ به موقع عضو شدن چند نفر از شماها کلیه ی کتابهایی را که به شما داده شده، خوانده است شما که از خواندن چند جلد کتاب طفره می روید، چطور و برای چه منظوری اصرار دارید که حقایق و محتویات سی و سه درجه، یک جا به شما داده شود؟ پسرم، این مسئله، مسئله ی هضم و قبول تدریجی افکار و عقاید ماسونی توسط روح انسانی نیست، بلکه مسئله، مسئله ی انتخاب است. کسانی هستند که نخواهند توانست نظریه های این مسلک را قبول و هضم نمایند. آنان را بایستی تحت تجربه تدریجی در طول زمان قرار داد، و در صورت لزوم مانع گذشتن آنان از حدود قابلیت ذاتی شان شد، و یا حتی، آنان را در خارج جامعه ی ماسونی باید جا داد. در صورتی که اگر طبق گفته ی تو عمل می شد، همه مواجه با خطر می گردیدند.»
(نشریه شرق بزرگ، شماره 10 سال 1933، صفحه 16 و 17)
این بیانات حاکی از آن است که ارتقای یک شخص تازه پذیرفته شده به درجات بالاتر در مسلک ماسونی نیاز به موافقت برادران بالاتر از وی دارد. بهمین سبب هم صعود یک فرد مبتدی، که حفظ اسرار ننموده و وظایف و مسئولیت هایش را به خوبی انجام نداده، به درجات بالاتر، ناممکن است.
«بیگانگان خیال می کنند که در مورد فراماسون ها، دارای اطلاعات زیادی می باشند. نه اینکه در ماسونی، سرّی وجود نداشته باشد. در این مؤسسه، چیزهای مخفی وجود دارد که در آن حکمتی نهفته است. اسرار عبارت است از یک سری اشارات و علاماتی که در مراسم عادی ردّ و بدل می شود.
اینها، ماسون ها را به یکدیگر می شناساند. اینها رموزی است که به موقع نشان دادن درجات ماسونی مورد استفاده قرار می گیرد. این رموز جزء آداب و سنن است. چنان که انگلیسی ها که در آزادی فکر و دموکراسی اجتماعی، سرمشق مردم جهان هستند، در حفظ آداب و رسوم نیز بسیار دقیق بوده و با رعایت این اصول، مراسم مذکور را، به شدت با اسرار و رموز مرتبط ساخته اند. مطالعات و آثار «فرانس کارل» در مورد اسرار و امور مخفی، بسیار بجا و صحیح است. مبتدی فقط از رموز و اشارات مخصوص درجه یک آگاهی پیدا می زند و بعد از آن می تواند نسبت به درجه اش از اسرار بالاتری مطلع شود. پس می توان گفت که به نسبت درجات مختلف، بین خود ماسون ها هم، کنایات و رموزی برقرار است. از این جهت است که، رموز و اسرار و مطالب مورد بحث، بایستی در داخل محافل دیگر ماسونی هم درز نکند. بنابراین، برادر عزیزم، باید رازداری را با تمام وجود مرعی داشته و قدمی فراتر از سوگندی که در روز اول ورودمان به این محفل محترم که ما را به نور و ضیا خواهد رساند، یاد کرده ایم برنداشته و منحرف نشویم.» (نشریه شرق بزرگ شماره 14 سال 1934، ص 29)
«اسرار سپرده شده به شماها را، بهیچ وجه نباید به غیر ماسون ها، بازگو نمایید. در غیر این صورت موجب اهانت به سوگندی که برادرانمان یاد کرده اند، خواهیم شد. در مورد حفظ اسرار مسئله ی مهمی وجود دارد، که آن چیزی بجز حفظ اوراق و مدارک هم مسلکانمان نیست. اگر روزی وضعی پیش آید که قادر به نگهداری آنها نباشیم، در آن موقعیت باید تمامی آنها را تسلیم برادران ماسون مان نماییم.» (نشریه نکته سال سوم، شماره ی 40، ص 32)
اهمیّتی که ماسون ها برای حفظ اسرار قائل اند، بسیار زیاد است. این مسئله بارها یادآوری و تذکر داده می شود. این همه دقت و اهمیت به نگهداری راز و رمز، در مؤسسه ای که ادعا نموده دارای تشکیلات بسیار ساده ای است، نمایانگر این حقیقت است که، ماسونی علاوه بر یک سازمان، دارای تشکیلات پیچیده و حاوی اسرار محرمانه ی زیادی است.
«بالاخره، پرده ی ظلمت کنار رفته، چشمانم باز شد. آنچه در این لحظه دیدم، عظمت آن منظره، تگاهای مشفق برادران دوست داشتنی ام و نور پیشانی آنها را، هرگز فراموش نخواهم کرد. نوک شمشیرهای لخت که به طرف من گرفته شده بود، اخطاری بود برای پیروی از سوگندی که در آن هنگام یاد کردم، که در صورت لغزش، انتقامی بسیار کشنده و دهشتناک در انتظار من خواهد بد.» (نشریه ماسون ترک، سال 1942، شماره 35)
«ذوق و شوق حاصله از کتمان بدین صورت است، بین افراد آگاه از راز و رمزی که توده ی مردم از آن بی اطلاع هستند. حسّ دوستی و همبستگی ایجاد می شود. ماسونی که قدیمی ترین جمعیت جهان است، با بهره برداری از زمان و مکان، و در اثر حفظ اسرار و رموز، توانسته است از اعصار گذشته تاکنون، در امور خیر و کمک به همنوع موفق شود. البته باید اضافه کرد که این همه اعمال و رویدادهای خیرخواهانه، با هیاهو و سروصدا انجام نمی شود. برادر عزیزم، رازداری و اختفای رموز، در اینجا نیروی خود را متجلّی می سازد. در آثار فیلسوفان و دانشمندان، رازداری به عنوان مهم ترین و بارزترین اوصاف اخلاقی و انسانی نشان داده شده است. از افشای رموز بپرهیزید، از اعلام حوادث، مناقشات داخل محافل خودداری نمایید، چون این کار، یک حرکت غیراخلاقی است، خیانت به عهد و پیمان ها به ایده ها و به سوگندهاست.» (نشریه شرق بزرگ، شماره 11 سال 1933، ص2)

در حقیقت افشای اسرار ماسونی، خیانت محسوب می شود.

«علاوه بر این، برادرانی که درروزنامه ها و نشریات، چه داخلی و چه خارجی، و یا سایر منابع، به مطالبی، مقاله ای، خبری در مورد ماسون ها چه له چه علیه آنها برخورد نمایند، فوری اطلاع دهند، زیرا این امر، در روند لژها و فعالیت های آنان، بسیار موثر خواهد بود.»-(نشریه ی معمار سنان، شماره ی 2، ص6)
منظور از پی گیری و تذکرات مکرر نکات مذکور در نشریات این است که ماسون ها مرکز فعالیت های معموله ی علیه خود را شناسایی نموده و با برنامه ریزی خاصی، آنها را به حالت بی اثر درآورند.

آداب تغییرناپذیر ماسون ها

رئیس انجمن ماسون ترک، «وداد یین سو» می گوید، ما در حاشیه ی مسائل روزمره قرار گرفته ایم، ولی از تز همگانی ماسونی با عصر حاضر، دفاع می کنیم. عقیده مان بر این است که ماسونی باید از قالب اختفا، و از کالبد راز و رمز بیرون آمده و تشریفات و مراسم آن ساده برگزار شود.
«اوتو مکهمان، یکی از ماسون های سوئیس چنین می گوید، در این مباحثه، سخنان افراد طرفدار اصلاح و نوآوری، بیش از سایرین به حقیقت نزدیک بود. ماسونی از یک قرن پیش، با اصرار و ابرام عده ای که از ورود مطالب و سوژه های نو به آن جلوگیری کردند، به حالت فرتوت و محتضری افتاده است فراماسونری که قدم در راه ترقی و پیشرفت ننهاده و راه های استفاده در جهت رسیدن به تعالی را ندانسته است، وارد بیراهه ای شده که بازگشت از آن ممکن نمی نماید. به نظر مکهمان برای جلوگیری از بروز چنین خطرات و مداوای این مریض علاج ناپذیر، باید مراسم و تشریفات از مد افتاده حذف، و راز و رمز از میان برداشته شود.» - (نشریه نکته، سال سوم، شماره ی40، صص 27[33)
با توجه به مطالب فوق، که خواهان تغییر و اصلاح در مراسم و تشریفات ماسونی بوده و خواستار حذب اسرار و رموز، در مرام مذکور گردیده است، عدم وجود چنین امکانی را، در یک نشریه ی ماسونی دیگر بدین صورت بیان می دارند:
«اولین اصل و قاعده ای که توسط داوطلب ماسونی باید یاد گرفته شود. این است که درماسونی نوآوری وجود ندارد بدین ترتیب لایتغیر بودن آداب و اصول ماسونی خودبخود روشن می گردد. تا مادامی که استاد نشوید، ولی هزاران جلد کتاب مطالعه کرده باشید، به تمام معنی مسلک ماسونی را فرا نخواهد گرفت.
این اشخاص اصلاح طلب باید بدانند، که اجازه ی هیچ حرکت غیرماسونی داده نخواهد شد به طور خلاصه، راه و روش های ما وابسته به آداب و رسوم است. همین آداب و رسوم و وابستگی به آنهاست که توانسته است ماسونی را تا به امروز سرپا نگه دارد. اگر این آداب و سنن از میان برداشته شود ماسونی نیز از میان برداشته خواهد شد و اساس آن از بین خواهد رفت کسانی که زیر این سقف از آداب و سنن متابعت نمایند با آن پیش خواهند رفت.» - (نشریه معمار سنان شماره 50 ص 47)
«بدین وسیله ماسون های ترکیه به دو دسته انشعاب پیدا کردند. علت این انشعاب را، که هنوز هم ادامه دارد، رئیس انجمن فراماسونهای تک «وداد یین سو»، برای نشریه مان بدین صورت تشریح کرد:
این انشعاب که ناشی از تغییر افکار بود، در غرب خیلی جلوتر از اینها بروز کرده و ماسون ها را به دو دسته ی لیبرال و محافظه کار، در سطح جهان تقسیم بندی نموده بود که این مسئله زیاد هم تعجب آور نخواهد بود.» - (نشریه نکته سوم، شماره 40 صص 26 و 27)
ولی، برابر اسناد و مدارک محرمانه ی ماسون ها، ادعای مذکور در مورد تقسیم بندی و انشعاب برابر مندرجات نشریه ی «نکته»، صوری بوده است.
« با این اهداف و افکار مشترک، مراسم و شکل های مختلف آن به یک سو انداخته شده، فلسفه و روح مسائل مطروحه مورد بررسی قرار می گیرد. اگر رسوم ماسونی ترکیه که با رسوم اسکاتلندی تطابق دارد؛ مورد بررسی قرار گیرد، ملاحظه می شود که برابر آداب مرسوم آن، کلیه ی ماسون های منسوب به تمامی مؤسسات ماسونی، با واژه ی «برادر» مورد خطاب قرار می گیرند. کسانی که افکارشان در خارج از این کانون سیر کند، در حقیقت مرام ماسونی را درک ننموده اند، زیرا همان طوری که توضیح داده شد. در نهایت طرز تفکر همه ی ماسون ها یکنواخت است. مرام و مسلک ماسونی، تقسیم بندی و یا انشعاب نمی شناسد. در نحوه ی فعالیت های لژها با روش های گوناگون که در سطح جهان پراکنده شده اند؛ هیچ گونه مغایرت و تضاد، نمی توان مشاهده کرد. آنها برادران همدیگر هستند. بدلیل جدا بودن روش ها، برادری به برادرش پشت نمی کنند. در غیراین صورت می توان گفت که در او فهم و درک ماسونی وجود ندارد.» - (ماسون شماره 81/4، ص 6)
«یک ماسون واقعی، وارد بحث و مجادله نمی شود، ماسون ها را تحقیر نمی کند. زیرا برای یک فرد ماسون، تنها رهبر و راهنمای مطلوب، همان نظام ماسونی است. بر پایه ی همین نظام و حقیقت براین باوریم که موضوع اعتقادها و هدف ها، با هم یکی بوده و برابریم، بیدار باشیم، وارد ادعاهای پوچ، غلط و بی محتوی نشویم. همدیگر را با محبتی که هر روز افزون تر می شود، دوست بداریم.» (همان - ص6)

شرایط عضویت

«تشکیلات ماسونی ترکیه، که برابر اذهان عامه، روی کار آورنده ی اقتدارها، هدایت کننده ی اقتصاد، تعیین کننده ی سیاست های داخلی و خارجی کشور، و منصوب کننده ی نمایندگان مجلس است، در حال تبدیل به یک مؤسسه ای با یک ستون مرکزی می باشد که سنگینی تمام تشکیلات را باید متحمل شود. امروزه اکثراً با اتکا به ستون مرکزی، اعضای جدید پذیرفته می شوند. متأسفانه کسان زیادی هستند که هنوز حقّ عضویّت اولیه شان پرداخت نشده است.
این مطلب توسط یک مدیر بنگاه یا مدیر امور خیریه و یا مؤسسات غیرانتفاعی، ادا نمی شد. بلکه از زبان کسی بیان می گردید که از نظر عموم، جهت دهنده ی اقتصاد کشور، ناظر بر سیاست داخلی و خارجی و گمارنده ی مهره های اقتدا ترکیه بود. «ودادین سو» رئیس تشکیلات ماسونی ترکیه، در اطاق کار خود واقع در ساختمان مرکزی سازمان در کوی «تپه باشی» استانبول، که بی شباهت به دفتر کار یک وکیل مدافع در ساختمان مرکزی سازمان درکوی «تپه باشی» استانبول، که بی شباهت به دفتر کار و یک وکیل مدافع ساده نبود، به سخنانش چنین ادامه داد، اعضاء سازمان را اکثراً کارمندان، پزشکان، بازنشسته ها، ارتشی های بازنشسته، و حقوقدانان تشکیل می دهند. مانند تمام انجمن ها، گرفتار مشکلات مالی هستیم، نتوانستیم جوابگو باشیم. مقداری پول جمع کردیم، دوستی، واسطه شد وام درازمدتی دریافت کردیم. - (نشریه نکته، سال سوم، شماره ی 40، ص 24)
آداب و رسوم مربوط به عضویّت و شرایط آن، کذب بودن مسائلی مالی را که عنوان شده است اشکار می سازد. قبل از هر چیز، موضوع وضع مالی کاندیدا بررسی می شود.
«قبل از ختم عرایض خود لازم می دانم به موضوعی در ارتباط با ماسون ها، که در نشریه ای دیده ام اشاره ی بکنم. «ژزوئیت ها» در میان اشخاص داوطلب ورود در بین خود، دنبال سه خصوصیت می گشتند، یکی حسن جمال، دیگری علم و کمال، سومی ثروت و مال. در حقیقت این سه عامل که بر روی توده ی مردم عامی تاثیر زیادی به جا می گذارد، بایستی در ماسون ها وجود داشته باشد.» - (نشریه ماسون ترک، سال 1960، ص 2085)
«بعد از بررسی اوصاف عمومی، از نظر دیدگاه های ماسونی، باید شرایط خاصی را مورد تحقیق قرار داد. این شرایط بدین قرار است:
1- ایده آلیست بودن 2- حسن شهرت و خوشنامی 3- دارا بودن امکانات خوب مالی 4- دارا بودن موقعیت مناسب اجتماعی.» (نشریه ماسون، شماره 81/4، ص 32)
«ماسونی در همه جا، در میان روشنفکران، معتبر شناخته شده است. ماسون ها به موقعیت اجتماعی شخص، اهمیت زیادی قائل اند. کسانی با وضع اجتماعی نامساعد، به درون راه داده نمی شوند.» - (نشریه شرق بزرگ، سال دوم، شماره 7)

مراسم سوگند

«ماسون در ارتقاء به درجه ی بالاتر سوگند یاد می کند. مهم ترین سوگندها، سوگند اوّلین مراسم ورود به فرقه ی ماسونی و اخذ درجه ی شاگردی است. متن سوگندهای کلاسیک معمولاً سه مرحله دارد:
1- التماس کردن: التماس، معمولا به درگاه خداوندان، یا به نیروهای شیطانی و یا به قدرت های حقیقی به عنوان پشتوانه و تضمین سوگند، انجام می پذیرد.
2- قول دادن، موضوع سوگند است. در اینجا تا حدّ امکان، اهداف و آرمان ها بر زبان جاری می شود.
3-لعنت کردن: در اینجا جزاهای در نظر گرفته شده در صورت عدم اعتناء به مفاد سوگند، خوانده می شود. در بعضی از روش ها، اولین سوگند در مرحله ی شاگردی، در حالی که با دست چپ قدحی گرفته شده و دست راست بر روی قلب قرار گرفته است، انجام می پذیرد. در داخل قدح آب وجود دارد. این حرکت مظهر صفا و صمیمیت نامزد است. در سایر روش ها، نامزد، نوک پرگاری را که با دست چپش گرفته است، بر روی قلبش می گذارد و دست راست خود را بر روی گونیایی که روی شمشیر قرار گرفته، می گذارد.» - (شاگرد، کمک استاد، استاد، صفحه 40)
«فانوس شیطان، بجای روشن نمودن راهی که خواهی رفت، محلّی را که به آنجا خواهی رسید، از تاریکی خواهد رهاند.» - (نشریه ماسون، شماره ی 29، ص23)

اطاق مرگ

مجازات ماسون هائی که از انجام تعهدات خود، برابر سوگندی که چه در شاگردی و چه در مراحل بعدی یاد کرده اند، خودداری نموده باشند، در این اطاق  انجام می پذیرد.

زاویه ی تفکر

«نامزد، قبل از انجام مراسم مربوط به عضویّت، هنوز بیگانه محسوب می گردد و لازم است مدتی در یک اطاق نیمه تاریک، که زاویه ی تفکر نگهداری می شود. این اطاق با دیوارهای سیاه، با استخوان و جمجمه ی انسان، یک میز کوچک و یک چهار پایه و مقداری نوشت افزار، بشکل عجیب و غریبی درآورده شده است. روی میز مقداری نان و یک تنگ آب گذاشته شده است. دو بشقاب نیز روی میز وجود دارد که در یکی مقداری نمک، و در دیگری کشک ریخته شده است. علاوه بر این، دیوارهای اطاق با نقاشی های اسرارآمیز تزئین یافته، نواری که بر روی آن کلمات «بیداری و ثبات» نوشته شده، در وسط عکس یک خروس، یک ساعت شنی، یک داس بزرگ و حروف V.I.T.R.I.O.L وجود دارد.* اطاق به وسیله ی مشعلی روشن می گردد.
بیگانه پاسخ سؤالات را در این اطاق خواهد نوشت. ضمناً وصیتنامه خود را نیز در همان جا تنظیم خواهد نمود.» - (شاگرد، کمک استاد، استاد، ص 27)
«در دوران باستان، کلمه ی ویتریول V.I.T.R.I.O.L که از حرف اول کلمات «ویست، انتریورا، تراس، رکتی فیکاندو، اوکوتوم، لاپیدم» به معنی: برخیز و داخل زمین شو، سنگ مخفی شده را خواهی یافت، تشکیل شده بود، به معنی دعوت برای کاوش درون بوده است.» - (شاگرد، کمک استاد، استاد، ص30)
«نامزد وقتی از زاویه ی تفکر، بیرون آورده شد، قسمتی از لباس های خود را به شکل زیر درمی آورد، 1-دست چپ و سینه ی چپ برهنه 2- پای چپ و زانوی راست برهنه 3- پای چپ بدون کفش.» (شاگرد، کمک استاد، استاد، ص 33)

حجره ی وسطی

«اطاق میانی که در مراسم عضویت مورد استفاده قرار می گیرد، از دو بخش تشکیل می شود، اولی را حیکال HIKAI و دومی را دب هیر DEBHIR می نامند. حیکال اطاق مرگ استاد حیرام، دب هیر اطاق زنده شده دوباره ی وی است. حیکال با روپوش های آبی، و دب هیر با روپوش طلایی رنگ، تزئین شده اند منظور از مراسم این بخش، تجسّم روحیه ی «حیات دوباره ی حیرام» در نامزد است. کسی که از این مراسم گذشت، دیگر مرید شده و نورافشانی خواهد نمود.» - (شاگرد، کمک استاد، استاد، ص 105)
نام های دو بخش حجره ی وسطی، از زبان عبرانی گرفته شده است. در مرام ماسونی نظیر این بیش از دویست کلمه ی عبری وجود دارد.

ریسمانی که بر گردن آویخته می شود

«مراسم آماده سازی نامزد، باگذراندن طنابی به گردنش، با تمام می رسد. این طناب مظهر ارتباطات نامزد، با دنیای خارج است. در این وسط، چشمان وی با پارچه ای بسته می شود. این نوار با رسیدن نامزد به مرحله ی نور و ضیا، باز می شود. با باز شدن نوار و شوکی که به نامزد دست می دهد یعنی با شوک مراسم، وی یک ماسون محسوب می گردد.» - (شاگرد، کمک استاد، استاد، صفحه 35)

وضعیّت نظم

«دست راستش، در حالی که چهارانگشتش به هم چسبیده، و انگشت شصت، به طوری که حال گونیا را ایجاد کند، به صورت باز، زیرچانه ی جلوی گردنش گذاشته و دست چپ به طرف پایین به موازات بدنش کشیده می شود، بعد دست راستش، به طرف شانه ی راست (به طور افقی و به نشانه ی بریدن) کشیده شده، پایین می افتد.» - (مراسم درجه یک ماسونی، صفحه ی 13)
«در وضعیت نظام درجه سه، در حالی که انگشتان دست راست، به شکل گونیا بهم چسبانده شده، زیر قلب (به طرف داخل لباس) گذارده می شود.» - (مراسم درجه سه ماسونی، صفحه 11)

دستکش های سفید

«دستکش های سفید ماسون ها، سمبل صفا و سادگی است. دستکش سفید یک ماسون، نشانه ی عدم اشتراک وی، در توطئه ی قتل استاد حیرام است.» - ( شاگرد کمک استاد، استاد، ص74)
* Vista interior, Terrace, Rectificandooue, inenies, occutom, Lapidem
منبع: مبانی فراماسونری ترجمه: جعفر سعیدی تألیف: گروه تحقیقات علمی ترکیه [یحیی هارون] نوبت چاپ: چاپ ششم بهار 1391 شمارگان: 2000
منبع: مبانی فراماسونری ترجمه: جعفر سعیدی تألیف: گروه تحقیقات علمی ترکیه [یحیی هارون]؛ نوبت چاپ: چاپ ششم بهار 1391 شمارگان: 2000